بدون شک Assassin’s Creed یا عقیده ی حشاشین یکی از بهترین بازی های یوبی سافت و یک انقلاب در بازی های رایانه ای است. تیم بازیساز که از بعضی از سازندگان prince of Persia تشکیل شده بود، در مونترال کانادا در سال 2005 شروع به کار بر روی این پروژه کرد و در E3 2006 توانست نظر افراد بسیاری را به خود جلب کند. در ابتدا یوبی سافت ساخت این بازی را فقط برای کنسول ps3 اعلام کرد.(جالب توجه است که دموی اولیه این بازی برای ps3 در E3 روی یک کامپیوتر با شبیه ساز پلی استیشن 3 اجرا شده بود.) ولی چند ماه بعد از اولین پیش نمایش این بازی ، ساخت نسخه ی pc,xbox360 این بازی به طور غیر رسمی منتشر شد و کمی بعد یوبی سافت رسما آن را تایید کرد. نسخه ی pc بازی با چند مرحله اضافه تر ولی با مقدار زیادی باگ عرضه شد که به نقد و بررسی آن می پردازیم.
داستان بازی در یک سه گانه اتفاق خواهد افتاد که نوشته شده توسط استیون بیمز-- steven bames--است.
شخصیت اصلی بازی الطیر یا الطائر که در منابع رسمی الطائر ابن الاحد به معنی "پسر یک نفر" نامیده شده بر خلاف پیش نمایش های خود چندان مخوف و کم حرف از آب در نیامد ولی هویت او همچنان مرموز است و جز نام کوچک ، هویت پدر مسیحی و مادر مسلمان و سنش 25 ، اطلاعات مهم دیگری از او در دست نیست. الطائر مانند پرنس فارس حرکات عجیب و ناباورانه ندارد بلکه تمام حرکاتش معقول و واقعی ولی حرفه ای کار شده است.الطائر انگشت حلقه ندارد بلکه به جای ان مهم ترین سلاح بازی یعنی خنجر شخصی او روی دستش جا سازی شده است. (حشاشین برای اثبات وفاداری خود یکی از انگشتان خود را قطع می کردند)ظاهر و لباس او از اولین تریلر تا نسخه ی اصلی بازی تغییر بسیاری کرده که با مراجعه به خبر های قدیمی و عکس ها ، این امر به شهود قابل رویت است. الطائر یکی از حشاشین یا درمانگران اسماعیلی است که اولین گروه تروریستی تاریخ به شمار می روند . موسس این گروه حسن صباح ، رهبر اسماعیلیون در ایران است که در زمان ملکشاه دست به مخالفت با سلطنت زد. تا قبل از 1100 سال پیش هیچ کس به جز سر سپردگان اسماعیلی از مکان فرماندهی مرکزی حشاشین در قزوین امروزی و الموت آگاه نبودند حتی ریچارد شیر دل نیز تا بعد از سومین جنگ صلیبی موفق به یافتن این قلعه نشد .گرچه هم اکنون نیز سفر به این قلعه کار سهلی نیست.
محتوای بازی بسیار فراتر از قرون وسطا را در بر می گیرد . در زمان حال گروهی از باقی مانده ی تمپلار ها با دزدیدن دزموند مایلز یکی از نواده های الطائر (او یک گارسون است که در یک کافه کار می کند) و انجام آزمایش هایی روی او سعی دارند خاطرات و راز های فاش نشده حشاشین را که در سرنوشت جنگ های صلیبی به طور مرموزی تاثیر داشت از DNA دزموند بیرون بکشند. بیشتر صحنه های بازی نیز در همین خاطرات اتفاق می افتد.
محور داستان نسخه ی اول این سه گانه در قرون وسطا (درون خاطرات دزموند) حول ترور 9 تن از سران تمپلار در سال 1191 می گذرد که بعضی از این سران عبارتند از:
Garnier de naplouse = رئیس درمانگاه شوالیه های تمپلار
Ibn jubayr = زمین شناس عرب-اسپانیایی
Meister sibrand = یکی از سران شوالیه ها
William v = دولتدار آموزشی عکا
Robert IV de sable = یکی از سران شوالیه های تمپلار
Merchant tamir = بازرگان تمپلار
و سه تن دیگر که اغلب جانشینانی هستند که صلاح الدین و ریچارد شیر دل در زمان جنگ برای خود انتخاب کرده اند ، هیچ کدام از آن ها لیاقت حکومت و قدرت را نداشته و دست به فساد می زنند . بنابرین الطیر به دستور المعلم یکی از سران حشاشین که مقر اصلی او در روستای مصیاف(در سوریه کنونی) است، این 9 نفر را به قتل می رساند.
بازی آغازی زیبا دارد و در ابتدا شما بعد از یک فرار وارد مصیاف می شوید و پس از مدت ها المعلم را ملاقات می کنید ، تمپلار ها به دهکده حمله می کنند و جلوی درب قلعه منتظر می مانند. المعلم بهترین شاگردان خود را به بالای برج و روی چوبه های مخصوص می فرستد ، شما یکی از آن ها هستید سپس با پرشی باورنکردنی از ارتفاع به درون کپه ای کاه می پرید پس از آن شما تمپلار ها را با آزاد کردن تنه های درخت از بین می برید . بعد از این شما باید اولین ترور خود را انجام دهید ، شما یک درمانگر هستید ؛درمانگر مشکلات جنگ های صلیبی.
با این همه داستان بازی مرموز و مبهم تمام میشود و آن را کاملاً به نسخه های بعدی موکول می کند.
ماموریت های شما در سه شهر بزرگ دمشق ، اورشلیم و عکا اتفاق می افتد ، مساحت هر کدام از این شهر ها بسیار بزرگ تر از ان چیزی است که شما در بازی هایی مانند gta تجربه کرده اید، در کل محیط بازی بسیار بزرگ است و این سه شهر ، راه های بین آن ها و چند دهکده از جمله مصیاف را در بر می گیرد. بافت ها ، مردم ، رفتار آن ها ، ساختمان ها و ... هر کدام از این شهر ها با دیگر شهر ها متفاوت است.
شما می توانید بدون هیچ زحمتی یک شهر تحت سلطه ی کلیسا و مسیحی را با یک شهر مسلمان نشین دوران جنگ های صلیبی مقایسه کنید . لهجه ی عربی در حرف زدن مردم دمشق آشکار است در صورتی که ساکنین عکا با لهجه ی کاملا انگلیسی حرف میزنند ، همچنین وضع مردم در عکا بدتر از دو شهر دیگر بوده و خفقان در شهر بیداد می کند ، حتی سقف های این شهر هم بدون نگهبان نیست.
بافت این شهر ها کاملا با یکدیگر متفاوت است ، شما در شهر عکا معماری قرون وسطایی اروپایی را مشاهده می کنید و در دمشق معماری اسلامی و عربی را. این امر در بیت المقدس واضح تر از هر جای دیگر شهر دمشق قابل رویت است.